تحلیل صریح معاون جنتی درباره «احمدینژادیسم»
جارستان-معاونت قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در یادداشتی به تحلیل جریان احمدینژاد پرداخت. حجتالاسلام محمدرضا حشمتی در سایت «ساعت ۲۴» نوشت: «فضای سیاسی این روزها اقتضا میکند جریانشناسی کنیم. پدیدهای به نام احمدینژاد با حمایت بعضی از علماء و جبهه پایداری به یک جریان تبدیل شده است. توصیه میکنم به دانشجویان بهویژه
جارستان-معاونت قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در یادداشتی به تحلیل جریان احمدینژاد پرداخت.
حجتالاسلام محمدرضا حشمتی در سایت «ساعت ۲۴» نوشت: «فضای سیاسی این روزها اقتضا میکند جریانشناسی کنیم. پدیدهای به نام احمدینژاد با حمایت بعضی از علماء و جبهه پایداری به یک جریان تبدیل شده است. توصیه میکنم به دانشجویان بهویژه دانشجویان علوم سیاسی و اجتماعی که مؤلفههای این جریان را شناسایی و معرفی کنند تا دوباره گروهی از مردم دچار تردید و تکرار اشتباه نشوند.
برای شناخت جریان احمدینژادیسم کافی است نگاهی به مواضع و حرکتهای این جریان داشته باشید. این جریان تلاش کرد سرمایههای این کشور در مدت کوتاهی نابود شود، شخصیتهای بزرگ متهم به اشرافیت شوند، توافقنامههای بینالمللی و قطعنامهها کاغذپاره تلقی شوند و روابط خارجی کشور بزرگ ایران منحصر به ارتباط با چند کشور فقیر و جنجالی شود.
روش او این بود که با یک قیام و قعود، ۲۰۰ مصوبه با هزاران میلیارد تصویب و ابلاغ شود. نیروهای طرفدار رئیسجمهور، در عین عدم صلاحیت، تصمیمگیرنده امور شوند و ثبات و آرامش از کشور رخت بربندد. در دامه سعی میشود به اجمال به اصول این جریان اشاره شود:
اعتماد به افرادی که در انقلاب ریشهای ندارند
تیم رئیسجمهور عمدتا از افرادی تشکیل میشد که چندان سابقهای در انقلاب نداشتند و حتی از شهرت کافی هم برخوردار نبودند. این موضوع تحت عنوان گردش نخبگان به جایی منجر شد که اعضای ستادهای انتخاباتی که اکثرا جوانهای کمتر از ۳۰ سال بودند، در مصدر امور قرار گرفتند. مشاوران جوان که باید مثلا در حوزه جوانان نظر میدادند، در حقیقت نماینده رئیسجمهور در امور تمامی سازمانها و وزارتخانهها و بعضی از آنها هم عهدهدار سازمانهای بزرگ اقتصادی شدند؛ جوانهایی که نه جنگ را دیده بودند و نه از سوابق انقلابی بهرهای داشتند.
بسیاری از اساتید بزرگ، هنرمندان و مدیران در این دوره از کار برکنار و بازنشسته شدند. کار بورسیههای دانشگاهها از همین دسته بود که دانشجوی فوق لیسانس به عنوان بورسیه، استاد دانشگاه و دارای حقوق شد.
فرهنگ افشاگری
رئیس دولت، معاونین، وزرا و مدیران همگی پروندههایی در اختیار داشتند که به راحتی آنها را افشا میکردند. در عین ناباوری، شب ۱۴ خرداد رئیس یک دولت پرونده همسر رقیب خود را علنا منتشر کرد و حداقل از ۵ شخصیت محترم به زشتی نام برد؛ افرادی که هیچگاه به آنها اجازه داده نشد از حقشان دفاع کنند.
این رویه در طول دولت نهم و دهم ادامه داشت و بگمبگمها به یک اصطلاح تبدیل شد. اینکه رئیس دولت اعلام کند من در جیبم لیستهایی دارم که افشا خواهم کرد، در جامعه موج بیاعتمادی به راه خواهد انداخت و ثمره آن این شد که ما امروز شاهد هستیم سرمایه اجتماعی به نازلترین رقم خود رسیده است و در حقیقت با یک شکاف اجتماعی شدید مواجه هستیم. عدم صلاحیت آقای احمدینژاد از شب ۱۴ خرداد آغاز شد.
بی ثباتی و نا آرامی
افراد غیر متعادل و غیر اصیل که به قدرت میرسند، خود ثبات و آرامش ندارند و اکثر تصمیمات آنان دفعتی است. این خصوصیت در دولت نهم و دهم آشکار بود.
معدل دوره مدیریت به پایینترین سطح خود رسید. وزیر خارجه وقت در مأموریت به آفریقا برکنار شد و دولت آفریقایی ضمن عذرخواهی، از ایشان خواست به عنوان یک شهروند عادی کشور را ترک کند.
کشورهای بزرگ با ایران قطع رابطه کردند و ما ماندیم و کومور و مالی و ونزوئلا. در داخل و خارج از کشور هیچکس نمیدانست برای چند روز دیگر وزیر و مدیر خواهد ماند. در اینجا سر و کله گروه مشاورین جوان پیدا میشود. در این زمان ناگهان دلار از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان افزایش مییابد و تورم تا ۴۵ درصد بالا میرود.
مقطعی بود که قطعنامههای شورای امنیت جدی گرفته نشد و لحظه به لحظه عرصه تنگتر میشد. روحیه لجبازی رئیس دولت حتی برای دوستان نزدیک قابل تحمل نبود. رئیس بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، وزیر اقتصاد و وزیر صنایع یکی پس از دیگری از کابینه قهر کردند و عملا کشور در این دوره آرامش به خود ندید.
ضربههای اقتصادی
وعده یارانه نقدی و توزیع اقلام مختلف نظیر سیبزمینی و ساندیس و وامهای بدون بهره به روستائیان عامل مهمی بود که آراء به نفع این حزب برگردد. اقدام برای توزیع یارانه تا زمانی که قیمت نفت در اوج بود مورد غفلت قرار گرفت اما در سالهای تحریم و کاهش بهای نفت و کاهش صادرات، این دولتها هستند که باید این کار کاملا غیر عقلانی و غیر اقتصادی را ادامه دهند. چگونه با جنجالهای تبلیغاتی، دولت و مجلس توانستند یک طرح غیر عملی را اجرایی کنند و دولت بعد را با چالش عمدهای مواجه سازند.
در این سالها به برکت اقدام احمدینژادیها دولت نمیتواند اعتباری را برای بخش عمرانی و بخش صنعتی هزینه کند. دولت به زحمت و با استقراض از بانکها فقط میتواند یارانه بدهد و از هر اقدامی باز مانده است.
تظاهر به سادهزیستی
ای کاش این جمع تظاهر به سادهزیستی نمیکردند. ای کاش نام شهید رجایی را نمیآوردند. قبل از شهادت شهید رجایی افتخار داشتم دو بار خدمت ایشان در ناهارخوری نخستوزیری برسم. ساده و مؤمن بود. خدا رحمتش کند. اگر معلوم شود در پشت این فرهنگ سادهزیستی چه اقداماتی صورت گرفته است، اگر از هزاران میلیارد اختلاس دوستان و رفقای این گروه بگذریم، ریخت و پاشهای سفر به نیویورک، سفرهای استانی، افتتاحهای صوری و … را چه کنیم؟
یادم نمیرود، جوانها میگویند شما خوب بخورید، خوب حقوق بگیرید، نیازی نیست کاپشن بپوشید. شما کت و شلوار شیک بپوشید اما در برابر حیف و میل بیتالمال درست عمل کنید. این آقایان سادهزیست، خانواده و عروسشان را هم در سفر به سازمان ملل به نیویورک بردند و در هتلهای آنچنانی اقامت گزیدند. به طوری با فرهنگ سادهزیستی برخورد شد که آدمی جرأت نمیکند آن را به زبان بیاورد.
دوقطبی کردن جامعه
دلیل عمدهای که درباره عدم کاندیداتوری احمدینژاد مطرح شده، پرهیز از دوقطبیشدن جامعه است که نشان میدهد فرهنگ احمدینژادیسم جامعه را دوقطبی میکند و این حالت برای کشور مضر است. در بسیاری از جوامع، دو یا چند حزب قوی رقیب یکدیگر هستند ولی در اولویت آنان منافع ملی کشورشان است. در کشور ما دوقطبی شدن یعنی مبارزه با رقیب مسلمان، ایرانی و حذف او از صحنه سیاسی آن هم به هر قیمتی. این فرهنگ میگوید با تهمت، شنود و پروندهسازی، رقیب باید از میان برداشته شود. این فرهنگ، منافع ملی را فراموش میکند. میگوییم شما که حرف از وحدت ادیان الهی و وحدت مسلمانان میزنید چرا با رقیب اینگونه تخریبی برخورد میکنید؟ بعضی از آنها که صادقترند میگویند این رقبای ما از آمریکا بدترند! به جز رئیس دولتهای نهم و دهم، همه رؤسای جمهور نگاهی ملی داشتند. آنها رئیسجمهور همه مردم ایران بودند.
بی اعتنایی به قانون
بیشترین نقض قانون در این ۸ سال صورت گرفت. نزاعهای زیادی بین سه قوه رخ داد که مقام معظم رهبری حکم تعیین کردند. بارها مصوبات مجلس و مجلسیان تحقیر شد. مقررات بانک مرکزی نادیده گرفته شد. استخدامهای غیر قانونی، بورسیههای غیر قانونی، وامها و اختلاسها زاییده این فرهنگ است.
در پایان به همه اندیشمندان بهویژه دانشجویان توصیه میکنم شاخصهای رفتاری این جریان را بشناسند. مردم ما شایستگی این را دارند که دولت و مجلسی را انتخاب کنند که از یک نوع اصالت، تعقل و تفکر برخوردار باشد تا قدر اندیشمندان، هنرمندان و فرهیختگان جامعه را بداند و به آحاد مردم خدمت کند، تظاهر و ریا نداشته باشد و بتواند با ارتباط منطقی با کشورهای دیگر از دانش و تجربه آنها استفاده کند.»
ایسنا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰